شکل جمع:
misrepresentations(بیان، شرح، اظهار، تصویر و ...) نادرست، تحریف، وارونهنمایی
It is important to fact-check political claims to avoid spreading misrepresentations.
بررسی حقایق ادعاهای سیاسی برای جلوگیری از انتشار اظهارات نادرست مهم است.
The artist was accused of creating a misrepresentation of historical events in his painting.
این هنرمند متهم به ایجاد تصویری نادرست از وقایع تاریخی در نقاشی خود شد.
حقوق تدلیس (عملیاتی که موجب فریب طرف معامله بشود.)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The defendant was found guilty of misrepresentation during the trial.
متهم در جریان محاکمه به اتهام تدلیس مجرم شناخته شد.
The lawsuit was filed due to the misrepresentation of the product's capabilities.
این شکایت بهدلیل تدلیس از قابلیتهای محصول تشکیل شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «misrepresentation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/misrepresentation