آخرین به‌روزرسانی:
Mendacity
menˈdæsəti
menˈdæsəti
معنی و نمونه‌جمله
noun
دروغگویی، کذب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
History will prove the mendacity of his claims.
تاریخ دروغ بودن ادعاهای او را ثابت خواهد کرد.
مترادف و متضاد mendacity
-
noun the practice of lyingSynonyms:falsehood untruthfulness inveracity truthlessness perjury
-
noun the tendency to be untruthfulSynonyms:lie lying deceit untruth deception falsehood insincerity fraud untruthfulness falsification prevaricationAntonyms:veracity
ارجاع به لغت mendacity
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «mendacity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mendacity
لغات نزدیک mendacity
- - mendable
- - mendacious
- - mendacity
- - mende
- - mendel