آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Ambidextrous

ˌæmbɪˈdekstrəs ˌæmbɪˈdekstrəs

معنی ambidextrous | جمله با ambidextrous

adjective

دودست، یکسان‌دست، قادر به استفاده از هر دودست

She is ambidextrous, easily switching hands while writing.

او قادر به استفاده از هر دودست است و به‌راحتی هنگام نوشتن دست عوض می‌کند.

Being ambidextrous helped him excel in various sports.

یکسان‌دست بودن به او کمک کرد تا در ورزش‌های مختلف به برتری برسد.

adjective

(در چند زمینه) چیره‌دست، ماهر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Sadi was ambidextrous both in prose and poetry.

سعدی هم در نثر و هم در نظم چیره‌دست بود.

Her ambidextrous nature makes her an exceptional surgeon.

طبیعت ماهرش از او یک جراح استثنایی می‌سازد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ambidextrous

ارجاع به لغت ambidextrous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ambidextrous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ambidextrous

لغات نزدیک ambidextrous

پیشنهاد بهبود معانی