آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Ambience

ˈæmbiəns ˈæmbiəns

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: ambiance

معنی ambience | جمله با ambience

noun singular

جو، فضا، محیط، حال‌وهوا، اتمسفر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The city’s ambience was very relaxant.

حال‌وهوای شهر بسیار آرامش‌بخش بود.

The old bookstore had a unique ambience that attracted many readers.

کتاب‌فروشی قدیمی، جو منحصربه‌فردی داشت که بسیاری از خوانندگان را جذب می‌کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The music created a romantic ambience in the room.

موسیقی فضایی عاشقانه در اتاق ایجاد کرد.

Despite the rain, the park had a peaceful ambience.

باوجود باران، پارک محیطی آرام داشت.

the liberal ambience of that university

محیط لیبرال آن دانشگاه

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ambience

  1. noun A general impression produced by a predominant quality or characteristic, The totality of surrounding conditions and circumstances affecting growth or development

ارجاع به لغت ambience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ambience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ambience

لغات نزدیک ambience

پیشنهاد بهبود معانی