آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Ambience

ˈæmbiəns ˈæmbiəns

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: ambiance

معنی ambience | جمله با ambience

noun singular

جو، فضا، محیط، حال‌وهوا، اتمسفر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The city’s ambience was very relaxant.

حال‌وهوای شهر بسیار آرامش‌بخش بود.

The old bookstore had a unique ambience that attracted many readers.

کتاب‌فروشی قدیمی، جو منحصربه‌فردی داشت که بسیاری از خوانندگان را جذب می‌کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The music created a romantic ambience in the room.

موسیقی فضایی عاشقانه در اتاق ایجاد کرد.

Despite the rain, the park had a peaceful ambience.

باوجود باران، پارک محیطی آرام داشت.

the liberal ambience of that university

محیط لیبرال آن دانشگاه

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد ambience

  1. noun A general impression produced by a predominant quality or characteristic, The totality of surrounding conditions and circumstances affecting growth or development

ارجاع به لغت ambience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ambience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ambience

لغات نزدیک ambience

پیشنهاد بهبود معانی