فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Milieu

miːˈljɜː / / -ˈljuː ˈmiːljɜː

معنی و نمونه‌جمله

noun

(به‌ویژه امور فرهنگی و اجتماعی) محیط، پرگیر، بومگاه، اجتماع، دور و بر، اطراف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

the historical milieu of this novel

پرگیر (محیط) تاریخی این رمان

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد milieu

  1. noun environment, atmosphere
    Synonyms:
    setting place atmosphere surroundings background location space locale climate scene sphere element medium neighborhood ambience ambient turf nabe bag mise-en-scène

Collocations

milieu therapy

(روانپزشکی) محیط درمانی

ارجاع به لغت milieu

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «milieu» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/milieu

لغات نزدیک milieu

پیشنهاد بهبود معانی