شکل جمع:
climatesآبوهوا آب و هوا، شرایط جوی مشخص یک ناحیه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آبوهوا
a change of climate
تغییر آب و هوا
Shiraz has a mild climate.
شیراز آبوهوای ملایمی دارد.
آبوهوا اقلیم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He moved to a warmer climate.
او به منطقهی گرمتری تغییر مکان داد.
(به طور کلی) شرایط، وضع، چگونگی، جو عمومی غالب، عقیده رایج
due to a change in the political climate
بهدلیل دگرگونی جو سیاسی
The climate of opinion has become more favorable.
جو افکار عمومی مساعدتر شده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «climate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/climate