آخرین به‌روزرسانی:

Ambient

ˈæmbiənt ˈæmbiənt

صفت تفضیلی:

more ambient

صفت عالی:

most ambient

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

محاصره شده، فراگیر، پیرامون، محیط، در همه طرف، هوای اطراف هرچیز، احاطه‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

ambient temperature

حرارت پیرامون (محیط)

It is reported that the ambient air over the city is becoming worse and worse.

گزارش شده که هوای پیرامون شهر درحال بدتر و بدتر شدن است.

پیشنهاد بهبود معانی

Collocations

ambient temperature

دمای محیط، دمای پیرامونی (دمای محیطی هوا در یک زمان، مکان و شرایط معین)

ارجاع به لغت ambient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ambient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ambient

لغات نزدیک ambient

پیشنهاد بهبود معانی