فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Aura

ˈɔːrə ˈɔːrə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    auras

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع aurae به‌ جای auras استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله

  • noun countable
    نشئه و تجلی هر ماده (مثل بوی گل)، رایحه، تشعشع نورانی
    • - The castle had an aura of grandeur.
    • - قصر غرق در شکوه و جلال بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد aura

  1. noun air, character
    Synonyms: ambience, appearance, aspect, atmosphere, background, emanation, feel, feeling, mood, quality, scent, semblance, suggestion, tone

ارجاع به لغت aura

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aura» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aura

لغات نزدیک aura

پیشنهاد بهبود معانی