Hanky-panky

    ˌhæŋkɪˈpæŋki ˌhæŋki -ˈpæŋki
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    حقه‌بازی، دورویی، روباه‌بازی، حیله‌گری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - There was hanky-panky going on between the two of them.
    - آن دو نفر با هم سر و سر داشتند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد hanky-panky

    1. noun monkey business
      Synonyms:
      mischief trickery deception fraud shenanigans funny business fooling around double-dealing skullduggery chicanery subterfuge knavery machinations devilry sharp practice dirty pool hokey-pokey hankie-pankie amour romance love affair liaison flirtation fling dalliance sexual activity fourberie chicane chicanery fourberie
      Antonyms:
      honesty faithfulness

    ارجاع به لغت hanky-panky

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hanky-panky» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hanky-panky

    لغات نزدیک hanky-panky

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه