۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Liaison

ˈliːəzɑːn / / liˈeɪ- liˈeɪzn

شکل جمع:

liaisons

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

رابطه نامشروع، بستگی، رابطه، ارتباط، رابط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

close liaison between the army and the police

ارتباط نزدیک میان ارتش و شهربانی

to establish liaison with

رابطه برقرار کردن با

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a liaison officer

افسر رابط

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد liaison

  1. noun person who acts as go-between
    Synonyms:
    intermediary link connection interface contact communication in fixer interchange hookup
  1. noun love affair
    Synonyms:
    romance amour fling affair entanglement encounter interlude intrigue illicit romance

سوال‌های رایج liaison

شکل جمع liaison چی میشه؟

شکل جمع liaison در زبان انگلیسی liaisons است.

ارجاع به لغت liaison

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «liaison» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/liaison

لغات نزدیک liaison

پیشنهاد بهبود معانی