Flirtation

flɜrːˈteɪʃn flɜːˈteɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
لاس‌زنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد flirtation

  1. noun amorous advance
    Synonyms:
    flirting romance courting amour romancing dalliance teasing tease intrigue coquetry pickup toying cruising trifling
    Antonyms:
    faithfulness

ارجاع به لغت flirtation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «flirtation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flirtation

لغات نزدیک flirtation

پیشنهاد بهبود معانی