آخرین به‌روزرسانی:

Coquetry

ˈkoʊkətri ˈkoʊkətri ˈkɒkətri

معنی و نمونه‌جمله

noun

عشوه‌گری، دلبری، ناز، طنازی، غمزه، کرشمه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

She is a master of coquetry.

او در عشوه‌گری ید طولایی دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coquetry

  1. noun the practice of flirting
    Synonyms:
    flirting flirtation flirt dalliance toying

ارجاع به لغت coquetry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coquetry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/coquetry

لغات نزدیک coquetry

پیشنهاد بهبود معانی