فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Faithfulness

ˈfeɪθflnəs ˈfeɪθflnəs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

ایمان، وفاداری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The priest stressed the importance of faithfulness in marriage.

کشیش بر اهمیت وفاداری در ازدواج تأکید کرد.

He wanted to test my faithfulness.

او می‌خواست وفاداری من را بیازماید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد faithfulness

  1. noun devotion
    Synonyms:
    loyalty fidelity attachment allegiance duty care constancy adherence adhesion dependability ardor piety truth trustworthiness fealty
    Antonyms:
    disloyalty dishonesty treachery inconstancy falseness

لغات هم‌خانواده faithfulness

ارجاع به لغت faithfulness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «faithfulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/faithfulness

لغات نزدیک faithfulness

پیشنهاد بهبود معانی