فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Faithlessness

ˈfeɪθləsnəs ˈfeɪθləsnəs

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

بی‌وفایی، خیانت، پیمان‌شکنی

While he may have his faults, faithlessness isn't one of them.

او عیب‌ها و کاستی‌هایی دارد، اما بی‌وفایی جزو آن‌ها نیست.

her husband's faithlessness

خیانت شوهرش

noun uncountable

(از لحاظ دین) بی‌ایمانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

She was an atheist shocked by the faithlessness of the believers.

او آتئیستی بود که از بی‌ایمانی مؤمنان شوکه شده بود.

Some people substitute faithlessness for faith and selfishness for generosity.

برخی افراد بی‌ایمانی را با ایمان و خودخواهی را با بخشندگی جایگزین می‌کنند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد faithlessness

  1. noun disloyalty
    Synonyms:
    treachery betrayal infidelity unfaithfulness dishonesty treason falseness fraud perfidy perfidy fickleness inconstancy doubt skepticism treacherousness disbelief
    Antonyms:
    loyalty faithfulness constancy belief

لغات هم‌خانواده faithlessness

ارجاع به لغت faithlessness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «faithlessness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/faithlessness

لغات نزدیک faithlessness

پیشنهاد بهبود معانی