امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Skepticism

ˈskeptɪsɪzm ˈskeptɪsɪzm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
شکاکیت، تردید، ناباوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The politician's statements were met with much skepticism.
- اظهارات این سیاستمدار با شکاکیت زیادی مواجه شد.
- Despite initial skepticism from critics, the artist's unique style garnered.
- علی‌رغم تردید اولیه‌ی منتقدان، سبک منحصر‌به‌فرد این هنرمند مورد توجه قرار گرفت.
noun uncountable
شک‌گرایی، شک‌اندیشی، شک‌ورزی، اسکپتیسیسم
- His skepticism prevented him from fully embracing the religious teachings.
- شک‌گرایی‌اش او را از پذیرش کامل آموزه‌های دینی باز داشت.
- His scepticism about the existence of an afterlife was evident.
- شک‌ورزی او در مورد وجود زندگی پس از مرگ مشهود بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد skepticism

  1. noun doubt
    Synonyms:
    agnosticism apprehension disbelief distrust dubiety dubiousness faithlessness hesitation indecision lack of confidence leeriness questioning reluctance suspicion uncertainty

ارجاع به لغت skepticism

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «skepticism» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/skepticism

لغات نزدیک skepticism

پیشنهاد بهبود معانی