شکاکیت، تردید، ناباوری
The politician's statements were met with much skepticism.
اظهارات این سیاستمدار با شکاکیت زیادی مواجه شد.
Despite initial skepticism from critics, the artist's unique style garnered.
علیرغم تردید اولیهی منتقدان، سبک منحصربهفرد این هنرمند مورد توجه قرار گرفت.
شکگرایی، شکاندیشی، شکورزی، اسکپتیسیسم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His skepticism prevented him from fully embracing the religious teachings.
شکگراییاش او را از پذیرش کامل آموزههای دینی باز داشت.
His scepticism about the existence of an afterlife was evident.
شکورزی او در مورد وجود زندگی پس از مرگ مشهود بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «skepticism» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/skepticism