فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Infidelity

ˌɪnfəˈdeləti ˌɪnfəˈdeləti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کفر، (در زناشویی) خیانت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد infidelity

  1. noun disloyalty to an obligation
    Synonyms:
    betrayal unfaithfulness treachery faithlessness bad faith perfidy falseness cheating adultery treason duplicity falsity inconstancy perfidiousness two-timing affair extramarital relations treacherousness lewdness
    Antonyms:
    loyalty fidelity faithfulness

ارجاع به لغت infidelity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infidelity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infidelity

لغات نزدیک infidelity

پیشنهاد بهبود معانی