با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Adultery

əˈdʌltri əˈdʌltri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    adulteries

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable
    حقوق زنا (محصن یا محصنه)
    • - Adultery is considered a grave sin in many religions.
    • - زنا در بسیاری از ادیان گناه کبیره شمرده می‌شود.
    • - The consequences of adultery can be devastating.
    • - عواقب زنا می‌تواند ویرانگر باشد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد adultery

  1. noun extramarital affair
    Synonyms: affair, carrying on, cheating, extracurricular activity, fling, fornication, hanky-panky, immorality, infidelity, matinee, playing around, relationship, thing, two-timing
    Antonyms: faithfulness

ارجاع به لغت adultery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adultery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adultery

لغات نزدیک adultery

پیشنهاد بهبود معانی