انگلیسی آمریکایی (انگلیسی آمریکایی و کانادایی) تقلب، کلکزنی، بازی کثیف، نیرنگ، دغلبازی، حقهبازی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The candidate refused to win the election by dirty pool.
نامزد انتخاباتی حاضر نشد با بازی کثیف در انتخابات پیروز شود.
Spreading false rumors is a classic example of dirty pool in politics.
پخش شایعات دروغین، نمونهی کلاسیکی از حقهبازی در سیاست است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dirty pool» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dirty pool