بهناحق، از روی بیعدالتی، بهطور ناعادلانه، بهطور غیرمنصفانه، بهطور غیرقانونی، بهاشتباه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Many people were wrongfully denied the right to vote.
بسیاری از مردم بهطور ناعادلانه از حق رأی محروم شدند.
He was wrongfully convicted of the murder of an elderly couple.
او بهناحق به قتل زوجی سالخورده محکوم شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wrongfully» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wrongfully