با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Cruelty

ˈkruːəlti ˈkruːəlti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    cruelties

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun B2
ظلم، ستم، بیداد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- ... would be cruelty to the sheep
- ... ستمکاری بود بر گوسفندان
- cruelty to animals
- ظلم به حیوانات
- They suffered torture and other cruelties.
- آنان متحمل شکنجه و ستمگری‌های دیگری شدند.
- an act of cruelty
- عمل ستمگرانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cruelty

  1. noun brutality, harshness
    Synonyms: animality, barbarism, barbarity, bestiality, bloodthirstiness, brutishness, callousness, coarseness, coldness, depravity, despotism, ferocity, fiendishness, fierceness, hard-heartedness, heartlessness, inhumanity, insensibility, insensitiveness, malice, malignity, masochism, mercilessness, murderousness, persecution, rancor, ruthlessness, sadism, savageness, savagery, severity, spite, spitefulness, torture, truculence, unfeelingness, unkindness, venom, viciousness, wickedness
    Antonyms: charity, compassion, consideration, feeling, gentility, kindness, mercy, niceness, thoughtfulness

لغات هم‌خانواده cruelty

ارجاع به لغت cruelty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cruelty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cruelty

لغات نزدیک cruelty

پیشنهاد بهبود معانی