گذشتهی ساده:
torturedشکل سوم:
torturedسومشخص مفرد:
torturesوجه وصفی حال:
torturingشکل جمع:
torturesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زیر شکنجه مردن
1- با شکنجه کشتن 2- (مجازی) سخت رنج دادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «torture» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/torture