با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Wring

rɪŋ rɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    wrung
  • شکل سوم:

    wrung

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive verb - intransitive adverb
    فشردن، چلاندن، به‌زور گرفتن، غصب کردن، انتزاع کردن، پیچاندن، منحرف کردن
    • - Sherry wrung the clothes out before hanging them on the line.
    • - قبل از آویختن لباس‌ها روی رجه شری آن‌ها را چلاند.
    • - wealth wrung from the work of others
    • - ثروتی که از کار دیگران به دست آمده است
    • - A confession was wrung from him.
    • - از او اقرار گرفتند.
    • - ... give or else the tyrant will wring it out of you.
    • - .... بده وگرنه ستمگر به زور بستاند.
    • - He wanted to wring the ducks neck and eat it.
    • - او می‌خواست گردن اردک را بپیچاند و آن را بخورد.
    • - A cold smile wrung his mouth.
    • - لبخند سردی دهان او را کج و معوج کرد.
    • - She gave the towels another wring.
    • - حوله‌ها را یک بار دیگر چلاند.
    • - The suffering of the orphans wrung my heart.
    • - مصیبت آن یتیمان قلبم را به هم فشرد.
    • - The mother stood outside the operating room, wringing her hands and crying.
    • - مادر بیرون اتاق ایستاده بود و دست‌های خود را به‌هم می‌فشرد و گریه می‌کرد.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wring

  1. verb twist, contort
    Synonyms: choke, coerce, compress, draw out, exact, extort, extract, force, gouge, hurt, pain, pinch, pry, push, screw, shake down, squeeze, strain, strangle, throttle, turn, wrench, wrest
    Antonyms: untwist

Collocations

  • wring one's hands

    (به نشان نگرانی یا نومیدی و یا غم و غیره) دست‌های خود را به‌هم مالیدن، به هم فشردن

Idioms

ارجاع به لغت wring

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wring

لغات نزدیک wring

پیشنهاد بهبود معانی