با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Wright

ˈraɪt raɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    استاد، سازنده، کارگر سازنده، نجار، کسی که به کارهای ماشینی و ساختن آن اشتغال دارد
    • - wheelwright
    • - چرخ‌ساز
    • - shipwright
    • - کشتی‌ساز
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد wright

  1. noun United States aviation pioneer who (with his brother Wilbur Wright) invented the airplane (1871-1948)
    Synonyms: Orville Wright, Wilbur Wright, shipwright, wheelwright
  2. noun Influential United States architect (1869-1959)
    Synonyms: frank lloyd wright, Willard Huntington Wright, S. S. Van Dine
  3. noun United States early feminist (born in Scotland) (1795-1852)
    Synonyms: frances wright, Fanny Wright
  4. noun United States writer whose work is concerned with the oppression of African Americans (1908-1960)
    Synonyms: richard wright

ارجاع به لغت wright

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wright» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wright

لغات نزدیک wright

پیشنهاد بهبود معانی