آقامنشی، بزرگی، شرافت، نجابت، اصالت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His behavior revealed his gentility.
رفتارش نجابت خانوادگی او را نشان میداد.
He has married into gentility.
او با اعیان وصلت کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gentility» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gentility