با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Respectability

    riˌspektəˈbɪləti rɪˌspektəˈbɪlɪti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    احترام

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - the city's respectability
    - اشخاص محترم شهر
    - those respectabilities that make group life bearable
    - آن ملاحظه‌کاری‌هایی که زندگی دسته‌جمعی را تحمل‌پذیر می‌کند
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد respectability

    1. noun Conformity to recognized standards, as of conduct or appearance
      Synonyms: comeliness, correctness, decency, decentness, decorousness, decorum, properness, propriety, respectableness, seemliness
    2. noun Honorableness by virtue of being respectable and having a good reputation
      Synonyms: reputability, integrity, decency, propriety
      Antonyms: unrespectability

    لغات هم‌خانواده respectability

    ارجاع به لغت respectability

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «respectability» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/respectability

    لغات نزدیک respectability

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند