آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Elegance

ˈeləɡəns ˈelɪɡəns

معنی elegance | جمله با elegance

noun C1

براز، ظرافت، لطافت، زیبایی، وقار، ریزه‌کاری، سلیقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Her dance combined speed and elegance.

رقص او سرعت و زیبایی را در هم آمیخته بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد elegance

  1. noun cultivated beauty, taste
    Antonyms:
    ugliness crudeness roughness inelegance poor taste

ارجاع به لغت elegance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elegance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/elegance

لغات نزدیک elegance

پیشنهاد بهبود معانی