Hauteur

hɒːˈtɜːr əʊˈtɜː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بزرگی، بزرگ‌منشی، ارتفاع، غرور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hauteur

  1. noun arrogance
    Synonyms: airs, audacity, conceit, conceitedness, condescension, contempt, disdain, disdainfulness, egotism, gall, haughtiness, high-handedness, nerve, pomposity, pompousness, presumption, pride, self-importance, snobbishness, vanity

ارجاع به لغت hauteur

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hauteur» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hauteur

لغات نزدیک hauteur

پیشنهاد بهبود معانی