شکل جمع:
pridesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
have (or take) pride (in something)
(برای چیزی) به خود بالیدن، مفتخر بودن، نازیدن
عزتنفس جریحهدار (خود را) درمان کردن
(دربارهی چیزی) مفتخر بودن، به خود بالیدن، نازیدن، سربلند بودن، مباهات کردن
(انگلیس) مهمترین یا عالیترین چیز بودن، گل سرسبد بودن، سرآمد بودن
بر غرور خود چیره شدن
مایهی رضایت و مباهات، مایهی فخر و دلخوشی، مایهی رضایت و افتخار
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pride» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pride