فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Overbear

ˌoʊvərˈber ˌəʊvəˈbeə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive adverb
    به زمین زدن، مغلوب کردن، زیاد میوه دادن
    • - The champion overbore the two-headed giant.
    • - قهرمان غول دو سر را مغلوب کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد overbear

  1. verb Contract the abdominal muscles during childbirth to ease delivery
    Synonyms: bear-down

ارجاع به لغت overbear

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «overbear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/overbear

لغات نزدیک overbear

پیشنهاد بهبود معانی