Shyness

    ˈʃaɪnəs ˈʃaɪnəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable C1
    (احساس درونی خود کمتر پنداشتن در برابر فرد مقابل) خجالت، خجالتی بودن، کم‌رویی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - Gradually, he overcame his natural shyness.
    - او رفته‌رفته بر کم‌روییِ فطری خود غلبه کرد.
    - This type of answer is mainly due to shyness and fatalism.
    - این نوع پاسخ عمدتاً به‌دلیلِ خجالت و تقدیرگرایی است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد shyness

    1. noun an awkwardness or lack of self-confidence in the presence of others
      Synonyms:
      nervousness insecurity timidity apprehension bashfulness diffidence timidness reserve reticence modesty backwardness sheepishness coyness timorousness retiringness demureness stage-fright mike fright

    لغات هم‌خانواده shyness

    • noun
      shyness
    • adjective
      shy
    • verb - intransitive
      shy

    ارجاع به لغت shyness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shyness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shyness

    لغات نزدیک shyness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه