شکل جمع:
rhythmsریتم، وزن، سجع، میزان، آهنگ موزون، نواخت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
tango rhythm
ریتم تانگو
Blank verse has rhythm but no rhyme.
شعر سپید وزن دارد ولی قافیه ندارد.
She is used to the slow rhythm of rural life.
او به روند آهستهی زندگی روستایی خو گرفته است.
the rhythm of the country's economic growth
آهنگ رشد اقتصادی کشور
the rhythm of heartbeat
موزونی ضربان قلب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rhythm» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rhythm