شکل جمع:
metersحالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی metre است.
اندازهگیر، وسیله اندازهگیری، مصرف سنج، (دستگاه یا ابزار سنجش به ویژه برای اندازه گیری جریان برق یا گاز یا آب) کنتور، سنج گر، سنجش گر
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
a gas meter
کنتور گاز
وزن شعر (در شعر انگلیسی بیشتر بستگی به تکیه یا فشار هجا و درازای واکه دارد)، ترتیب و تعداد foot ها در هر سطر شعر، سجع و قافیه، نظم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اندازه، مقیاس، میزان
iambic meter
وزن آیامبیک
(با هرگونه سنجشگر) سنجیدن، متر کردن
They meter each customer's consumption of electricity.
آنان مصرف برق هر یک از مشتریان را حساب میکنند.
An instrument that meters rainfall.
ابزاری که ریزش باران را میسنجد.
به مقدار اندازهگیری شده فراهم آوردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «meter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/meter