فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Urbanity

ɜːrˈbænɪti ɜːˈbænɪti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    ( urbanism ) شهر‌نشینی، شهر‌سازی، اعتیاد به زندگی شهری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد urbanity

  1. noun Courtesy
    Synonyms: polish, civility, elegance, elegancy, refinement, grace
  2. noun Civilities, in plural
    Synonyms: amenities, decorum, courtesies
  3. noun The quality or character of life in a city or town
    Antonyms: rusticity

ارجاع به لغت urbanity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «urbanity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/urbanity

لغات نزدیک urbanity

پیشنهاد بهبود معانی