امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Urbanize

ˈɜrːbnaɪz ˈɜːbənaɪzˈɜːr-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    urbanized
  • شکل سوم:

    urbanized
  • سوم‌شخص مفرد:

    urbanizes
  • وجه وصفی حال:

    urbanizing

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
شهری کردن، مدنی کردن، صیقلی کردن، صاف کردن، تصفیه کردن، مؤدب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- urbanized farmers
- روستاییان شهرنشین شده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد urbanize

  1. verb To imbue with city ways, manners, and customs
    Synonyms: urbanise, citify, metropolitanize

ارجاع به لغت urbanize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «urbanize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/urbanize

لغات نزدیک urbanize

پیشنهاد بهبود معانی