فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Urbanize

ˈɜrːbnaɪz ˈɜːbənaɪzˈɜːr-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    urbanized
  • شکل سوم:

    urbanized
  • سوم شخص مفرد:

    urbanizes
  • وجه وصفی حال:

    urbanizing

معنی و نمونه‌جمله

  • verb - transitive
    شهری کردن، مدنی کردن، صیقلی کردن، صاف کردن، تصفیه کردن، مؤدب کردن
    • - urbanized farmers
    • - روستاییان شهرنشین شده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد urbanize

  1. verb To imbue with city ways, manners, and customs
    Synonyms: urbanise, citify, metropolitanize

ارجاع به لغت urbanize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «urbanize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/urbanize

لغات نزدیک urbanize

پیشنهاد بهبود معانی