فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Savagery

ˈsævɪdʒri ˈsævɪdʒri

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

بیرحمی، وحشیگری، دد و دام

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the savage of a hungry tiger

درندگی پلنگ گرسنه

mankind's progress from savagery to civilization

پیشرفت انسان از بدویت به تمدن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The invaders committed many savageries.

اشغال‌کنندگان اعمال وحشیانه‌ای را مرتکب شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد savagery

  1. noun a cruel act or an instance of cruel behavior
    Synonyms:
    cruelty brutality viciousness inhumanity barbarity barbarism ferociousness bestiality truculence truculency
  1. noun the property of being untamed and ferocious
    Synonyms:
    savageness

ارجاع به لغت savagery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «savagery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/savagery

لغات نزدیک savagery

پیشنهاد بهبود معانی