با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Incorrect

ˌɪnkəˈrekt ˌɪnkəˈrekt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more incorrect
  • صفت عالی:

    most incorrect

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective B1
    نادرست، غلط، اشتباه
    • - Most of your sentences are incorrect.
    • - اکثر جملات شما غلط هستند.
    • - The answer he gave was incorrect.
    • - پاسخی که او داد، نادرست بود.
    • - Your answer is incorrect.
    • - پاسخ شما درست نیست.
    • - She spelled my name incorrectly.
    • - او اسم مرا اشتباهی هجی کرد.
  • adjective
    نامناسب، ناراست، غیردقیق، نابجا، ناشایست
    • - incorrect behavior
    • - رفتار ناشایست
    • - It is incorrect to address the president by his first name.
    • - صدا زدن رئیس‌جمهور با اسم اول او مناسبت ندارد.
  • adjective
    معیوب، ناقص، ناجور
  • adjective
    قدیمی غلط‌دار، تصحیح‌نشده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد incorrect

  1. adjective wrong
    Synonyms: counterfactual, erroneous, false, faulty, flawed, imprecise, improper, inaccurate, inappropriate, inexact, mistaken, not trustworthy, out, specious, unfitting, unreliable, unseemly, unsound, unsuitable, untrue, way off, wide of the mark, wrong number
    Antonyms: correct, right, true

لغات هم‌خانواده incorrect

ارجاع به لغت incorrect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incorrect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/incorrect

لغات نزدیک incorrect

پیشنهاد بهبود معانی