زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Miscarriage

ˌmɪsˈkærɪdʒ / / ˈmɪskærɪdʒ ˌmɪsˈkærɪdʒ / / ˈmɪskærɪdʒ

شکل جمع:

miscarriages

معنی miscarriage | جمله با miscarriage

noun

بی‌نتیجگی، عدم توفیق، حادثه ناگوار، سقط جنین غیرعمدی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

She has had two miscarriages.

او دوبار بچه انداخته است.

a miscarriage of justice

عدالت را درست اجرا نکردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد miscarriage

  1. noun failure
    Synonyms:
    error mistake defeat breakdown mishap miss malfunction interruption nonsuccess botch misfire undoing misadventure mischance abortion perversion
    Antonyms:
    success carriage

سوال‌های رایج miscarriage

شکل جمع miscarriage چی میشه؟

شکل جمع miscarriage در زبان انگلیسی miscarriages است.

ارجاع به لغت miscarriage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «miscarriage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/miscarriage

لغات نزدیک miscarriage

پیشنهاد بهبود معانی