امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Perversion

    pərˈvɜːrʒn pəˈvɜːʃn / / -ʒn pəˈvɜːʃn / / -ʒn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    بدراهی، انحراف، انحراف جنسی یا اخلاقی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - His strong sexual attraction for corpses was a kind of perversion.
    - میل شدید جنسی او نسبت به اجساد نوعی کژراهی جنسی بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد perversion

    1. noun sexual abnormality
      Synonyms: aberration, anomaly, corruption, debauchery, deviance, fetish, immorality, kink, kinkiness, sexual deviation

    ارجاع به لغت perversion

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «perversion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/perversion

    لغات نزدیک perversion

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند