آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Get Off On The Wrong Foot

معنی get off on the wrong foot | جمله با get off on the wrong foot

collocation

شروع بدی داشتن (در یک رابطه یا موقعیت)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I think we got off on the wrong foot; let's try to start over.

فکر کنم شروع بدی داشتیم. بیا سعی کنیم دوباره شروع کنیم.

He got off on the wrong foot with his new boss by arriving late on his first day.

او با دیر رسیدن در روز اول کار، شروع بدی با رئیس جدیدش داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت get off on the wrong foot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get off on the wrong foot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get-off-on-the-wrong-foot

لغات نزدیک get off on the wrong foot

پیشنهاد بهبود معانی