آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ مهر ۱۴۰۴

    Angry

    ˈæŋɡri ˈæŋɡri

    صفت تفضیلی:

    angrier

    صفت عالی:

    angriest

    معنی angry | جمله با angry

    adjective A2

    خشمگین، عصبانی، خشمناک، غضبناک

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    He gave me an angry look.

    به من نگاه خشمگینی کرد.

    Are you angry with me?

    آیا نسبت به من عصبانی هستی؟

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    an angry lion

    شیر شرزه

    adjective

    ادبی طوفانی، خشمگین، متلاطم، آشفته، توفنده (آسمان یا دریا)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The wind howled over the angry ocean, warning of a powerful storm ahead.

    باد بر فراز اقیانوس توفنده زوزه می‌کشید و از طوفانی سهمگین خبر می‌داد.

    Dark clouds gathered over the angry sky before the storm began.

    ابرهای تیره بر فراز آسمان آشفته پیش‌از آغاز طوفان جمع شدند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    angry waves

    امواج خشمگین

    adjective

    پزشکی متورم و دردناک، ملتهب، قرمز و متورم، زخمی و دردناک

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده

    The sore looked angry, with a deep red color and tenderness to touch.

    زخم قرمز و دردناک به نظر می‌رسید و هنگام لمس، حساسیت داشت.

    His finger was swollen and angry where the insect had bitten him.

    انگشتش در جایی که حشره نیش زده بود، متورم و قرمز بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    an angry wound

    زخم دردناک

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد angry

    1. adjective being mad, often extremely mad
      Synonyms:
      mad annoyed irritated offended displeased cross upset exasperated provoked incensed furious enraged wrathful bitter resentful indignant inflamed heated sore vexed irate hateful riled piqued galled nettled maddened antagonized exacerbated storming raging huffy sullen sulky irritable uptight choleric ireful fierce hot ferocious ill-tempered fiery impassioned irascible fuming chafed affronted splenetic turbulent tumultous/tumultuous convulsed
      Antonyms:
      happy content calm joyful joyous collected

    Collocations

    to be angry about something

    درباره‌ی چیزی خشمگین بودن

    to be angry with (at) someone

    به کسی خشم کردن

    become angry

    عصبانی شدن

    get angry

    عصبانی شدن

    لغات هم‌خانواده angry

    noun
    anger
    adjective
    angry
    verb - transitive
    anger
    adverb
    angrily

    سوال‌های رایج angry

    صفت تفضیلی angry چی میشه؟

    صفت تفضیلی angry در زبان انگلیسی angrier است.

    صفت عالی angry چی میشه؟

    صفت عالی angry در زبان انگلیسی angriest است.

    ارجاع به لغت angry

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «angry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/angry

    لغات نزدیک angry

    • - angrily
    • - angriness
    • - angry
    • - angry young men
    • - angst
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    would worth wrangle worn word order worship woofer wold wolf with that winner wildly wield wonderful who's وزغ عبرت کایاک عاج کره‌خر کوکائین کیکاووس گرگ‌ومیش انبردست عنبر نهنگ عنبر غر زدن غرغرو غالب مغلوب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.