خشمگین، عصبانی، برانگیخته، غضبناک، قهرآلود، کینهجویی کردن، تلافی کردن، تلافی درآوردن، عشق یا کینه خود را آشکارکردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
wrathful clouds
ابرهای خشمآلود، ابرهای غران
wrathful Gods
خدایان خشمگین
a wrathful lion
شیر شرزه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wrathful» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wrathful