آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Wreak

riːk riːk

معنی wreak | جمله با wreak

verb - transitive

(کینه یا خشم خود را) آشکار کردن، انتقام گرفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He wreaked his fury on the children.

خشم خود را به سر بچه‌ها خالی کرد.

to wreak vengeance on one's enemy

از دشمن خود انتقام گرفتن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد wreak

Collocations

wreak havoc

خرابی به‌ بار آوردن، خراب کردن، مصیبت ایجاد کردن، تباه کردن، نابود کردن، ویران کردن

Idioms

wreak havoc

خرابی به‌ بار آوردن، خراب کردن، مصیبت ایجاد کردن، تباه کردن، نابود کردن، ویران کردن

ارجاع به لغت wreak

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wreak» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wreak

لغات نزدیک wreak

پیشنهاد بهبود معانی