آیکن بنر

باران و لیست کامل تمام لغات آب‌وهوا به انگلیسی

باران و لیست کامل لغات آب‌وهوا به انگلیسی

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Irate

ˌaɪˈreɪt ˌaɪˈreɪt

معنی irate | جمله با irate

adjective

خشمگین، خشمناک، خشم‌آلود، عصبانی، قهرآلود، غضبناک، غضب‌آلود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

an irate look

نگاه خشم‌آمیز

the people were irate over high taxes.

مردم از مالیات‌های سنگین به خشم آمده بودند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

my delay had made him irate.

تأخیر من او را خشمگین کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد irate

  1. adjective angry
    Synonyms:
    mad annoyed irritated furious enraged incensed exasperated infuriated livid indignant riled provoked angered fuming steamed worked up piqued ticked off up in arms wrathful blown a gasket wroth

ارجاع به لغت irate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «irate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/irate

لغات نزدیک irate

پیشنهاد بهبود معانی