آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ شهریور ۱۴۰۴

    Morsel

    ˈmɔːrsl ˈmɔːsl

    معنی morsel | جمله با morsel

    noun

    لقمه، تکه، یک لقمه غذا، مقدار کم، لقمه کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    he took a morsel and said, "I don't want it"

    یک لقمه خورد و گفت: «نمی‌خواهم.»

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد morsel

    1. noun tiny piece
      Synonyms:
      bit piece part fragment crumb scrap grain drop bite sample fraction cut chunk segment slice lump hunk taste tidbit nibble mouthful snack treat delicacy soupçon
      Antonyms:
      lot

    سوال‌های رایج morsel

    معنی morsel به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «morsel» در زبان فارسی به «قطعه کوچک» یا «لقمه» ترجمه می‌شود.

    این واژه معمولاً به تکه‌ای کوچک از غذا اشاره دارد و بار معنایی آن نشان‌دهنده‌ی اندازه‌ی محدود یا جزئی بودن یک ماده‌ی خوراکی است. «Morsel» در زبان انگلیسی هم در کاربرد روزمره و هم در نوشتار ادبی و شاعرانه به کار می‌رود و گاه به‌صورت استعاری برای اشاره به بخش کوچک یا جزئی از هر چیز دیگر نیز استفاده می‌شود.

    از منظر غذایی، «morsel» اغلب به لقمه‌های کوچک و قابل جویدن اشاره دارد که می‌تواند بخشی از یک وعده‌ی اصلی، شیرینی یا تنقلات باشد. استفاده از این واژه تأکید بر کوچکی و قابل هضم بودن غذا دارد و به نوعی حس دقت و توجه به مصرف خوراکی‌ها را منتقل می‌کند. در آشپزی و غذاخوری، واژه‌ی «morsel» می‌تواند برای توصیف خوراکی‌های خوشمزه و دلپذیر به کار رود، به طوری که حتی یک تکه کوچک نیز لذت‌بخش باشد.

    در ادبیات و فرهنگ عامه، «morsel» گاه به‌صورت استعاری برای اشاره به بخش‌های کوچک اما ارزشمند از زندگی، اطلاعات یا تجربه به کار می‌رود. برای مثال، عبارت «a morsel of wisdom» به معنای «قطعه‌ای از حکمت» یا «تکه‌ای از دانایی» است و نشان می‌دهد که حتی بخش‌های کوچک می‌توانند اهمیت و ارزش زیادی داشته باشند. این کاربرد استعاری، واژه را از معنای صرفاً غذایی فراتر برده و به مفهومی نمادین تبدیل می‌کند.

    از نظر زبان‌شناسی، «morsel» نمونه‌ای از واژگان ظریف و دقیق است که با اندازه و اهمیت نسبی ارتباط دارد. این واژه توانایی انتقال احساسات مثبت مانند لذت، رضایت و توجه به جزئیات را دارد. نویسندگان و شاعران از این واژه برای القای ظرافت، دقت و زیبایی لحظات کوچک زندگی بهره می‌برند و نشان می‌دهند که حتی چیزهای کوچک می‌توانند تأثیرات بزرگی داشته باشند.

    «morsel» واژه‌ای است که هم کاربرد عملی و روزمره دارد و هم بار فرهنگی و استعاری گسترده‌ای. این واژه یادآور اهمیت جزئیات کوچک، ارزش بخش‌های محدود و لذت بردن از تکه‌های کوچک زندگی است. چه در زمینه‌ی خوراکی و چه در زمینه‌ی مفهومی، «morsel» نمادی از توجه، دقت و لذت‌های کوچک اما ارزشمند زندگی به شمار می‌آید.

    ارجاع به لغت morsel

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «morsel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/morsel

    لغات نزدیک morsel

    • - Morse code
    • - morsecode
    • - morsel
    • - mort
    • - mortadella
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.