آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Segment

ˈseɡmənt ˈseɡmənt ˈseɡmənt ˈseɡmənt

گذشته‌ی ساده:

segmented

شکل سوم:

segmented

سوم‌شخص مفرد:

segments

وجه وصفی حال:

segmenting

شکل جمع:

segments

معنی segment | جمله با segment

noun adverb countable C1

قطعه، قطعه‌قطعه کردن

noun adverb countable

قطعه، بخش، قسمت، حلقه، بند، مقطع، قطعه‌قطعه کردن،به بخش‌های مختلف تقسیم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Low walls divided the area into several segments.

دیوارهای کوتاه آن ناحیه را به چندین بخش تقسیم کرده بودند.

various economic segments

بخش‌های مختلف اقتصادی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The surgeon removed the cancerous segments of her stomach.

جراح قسمت‌های سرطانی معده‌ی او را درآورد.

This lesson is segmented into three brief parts.

این درس به سه بخش مختصر تقسیم شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد segment

سوال‌های رایج segment

گذشته‌ی ساده segment چی میشه؟

گذشته‌ی ساده segment در زبان انگلیسی segmented است.

شکل سوم segment چی میشه؟

شکل سوم segment در زبان انگلیسی segmented است.

شکل جمع segment چی میشه؟

شکل جمع segment در زبان انگلیسی segments است.

وجه وصفی حال segment چی میشه؟

وجه وصفی حال segment در زبان انگلیسی segmenting است.

سوم‌شخص مفرد segment چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد segment در زبان انگلیسی segments است.

ارجاع به لغت segment

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «segment» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/segment

لغات نزدیک segment

پیشنهاد بهبود معانی