گذشتهی ساده:
snackedشکل سوم:
snackedسومشخص مفرد:
snacksوجه وصفی حال:
snackingشکل جمع:
snacksغذا و آشپزی میانوعده، غذای سبک، عصرانه، غذای سرپایی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی غذا و آشپزی
Can you grab a snack for me?
میتوانی یک میانوعده برای من بگیری؟
My favorite snack is popcorn.
عصرانهی موردعلاقهی من ذرت بوداده است.
عامیانه فرد جذاب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He couldn't resist approaching the snack at the bar.
او نتوانست در برابر نزدیک شدن به فرد جذاب در بار مقاومت کند.
The party was full of snacks, making it difficult to choose just one to talk to.
مهمانی پر از افراد جذاب بود و انتخاب تنها یکی از آنها برای صحبت کردن دشوار بود.
میانوعده خوردن، تهبندی کردن
He snacks on chips throughout the day.
او در طول روز با چیپس تهبندی میکند.
She often snacks on fruit between meals.
او اغلب بین وعدههای غذایی میانوعدهی میوه میخورد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «snack» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/snack