فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Iota

aɪˈoʊt̬ə aɪˈəʊtə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    iotas

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    خیلی کوچک مثل نقطه یا ذره
    • - She didn't show an iota of compassion!
    • - ذره‌ای مروت نشان نداد!
    • - There is not an iota of truth in his story.
    • - ذره‌ای حقیقت در داستان او وجود ندارد.
  • noun
    ایوتا، حرف نهم الفبای یونانی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد iota

  1. noun small bit
    Synonyms: atom, crumb, grain, hint, infinitesimal, jot, mite, molecule, nucleus, ounce, particle, ray, scintilla, scrap, smidgen, speck, trace, whit
    Antonyms: lot

ارجاع به لغت iota

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iota» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/iota

لغات نزدیک iota

پیشنهاد بهبود معانی