فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Iota

aɪˈoʊt̬ə aɪˈəʊtə

شکل جمع:

iotas

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun

خیلی کوچک مثل نقطه یا ذره

She didn't show an iota of compassion!

ذره‌ای مروت نشان نداد!

There is not an iota of truth in his story.

ذره‌ای حقیقت در داستان او وجود ندارد.

noun

ایوتا، حرف نهم الفبای یونانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد iota

  1. noun small bit
    Synonyms:
    bit crumb grain particle speck trace scrap smidgen mite jot ounce hint ray atom molecule whit scintilla nucleus infinitesimal
    Antonyms:
    lot

ارجاع به لغت iota

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «iota» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/iota

لغات نزدیک iota

پیشنهاد بهبود معانی