Scintilla

sɪnˈtɪlə sɪnˈtɪlə
آخرین به‌روزرسانی:
ذخیره در لغات برگزیده

معنی و نمونه‌جمله

noun
جرقه، اثر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- His claim has no scintilla of truth.
- ادعای او ذره‌ای حقیقت ندارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scintilla

  1. noun small bit, trace
    Synonyms:
    bit crumb trace particle drop spot pinch dash hint speck small quantity ray shade shred whiff whisper dab smidgen iota atom flash sparkle soupçon

ارجاع به لغت scintilla

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scintilla» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scintilla

لغات نزدیک scintilla

پیشنهاد بهبود معانی