امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Smoothness

    ˈsmuːðnəs ˈsmuːðnəs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      smoothnesses

    معنی

    noun
    همواری، صافی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد smoothness

    1. noun A texture without roughness; smooth to the touch
      Synonyms:
      evenness levelness eloquence suavity sleekness suaveness blandness fluency
      Antonyms:
      roughness

    لغات هم‌خانواده smoothness

    • noun
      smoothness

    ارجاع به لغت smoothness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «smoothness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/smoothness

    لغات نزدیک smoothness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return