فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Dame

deɪm deɪm

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

بانو، خانم، بی‌بی، کدبانو، مدیره

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Dame Margaret Thatcher

دیم مارگارت تاچر

The dame is loaded with money!

زنه حسابی پول‌داره!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dame

  1. noun a ladylike woman
    Synonyms:
    mme mmes aristocrat baroness peeress dowager mem-sahib mlle frow instructress khanum margravine mesdames senhora signorina vrouw wahine
  1. noun informal terms for a (young) woman
    Synonyms:
    woman lady miss female gal chick doll skirt bird wench madam ma'am title matron gentlewoman

ارجاع به لغت dame

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dame» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dame

لغات نزدیک dame

پیشنهاد بهبود معانی